
اعتصاب کارگران نساجی ها ی ایالات متحده درسال 1912
نوشته: سام ارد(Sam Ord)
ترجمه : م . فاتح
اعتراضات کارگری که در ژانویه سال 1912 هزاران کارگر کارخانه های نساجی را در شهر لاورنس ( Lawrence ) ایالات متحده به صفوف اعتصابی کشاند به اعتراضات ” ما نان و گل سرخ میخواهیم” معروف گردید.
این اعتصاب ده هفته ای کارگران مهاجر و زنان جوان کارگر برای حفظ سطح دستمزد هایشان تبدیل به یکی از دشوارترین و تاثیر گذار ترین نبردهای طبقاتی در تاریخ آمریکا شد.
در اولین روزسال 1912 بر طبق قانون جدید، ساعات کارهفتگی کارگران کارخانه ها از 56 ساعت به 54 ساعت کاهش یافت. 10 روز پس از اعلام این قانون جدید ، کارفرمایان کارخانه های نساجی دستمزد کارگران را 32 سنت کاهش دادند.
کاهش 32 سنت از دستمزد کارگرانی که دستمزدهایشان پیش از آن هم پایین تر از خط فقر بود، به معنی دست و پا زدن کارگران بین مرگ و زندگی بود.
بنا به گفته یکی از زنان کارگربه مقامات دولتی ” وقتی که ما گوشت در سفره داریم برای ما و خصوصا کودکان مثل این است که جشن گرفته ایم”
“ویلیام وود” رییس ” آ دبلیو سی” ( American woollenCompany )ادعا میکرد که کارخانه ها پول کافی برای حفظ دستمزدهای کارگران در اختیار ندارند. این در حالی بود که بنا به اعلام “آ دبلیو سی” آنها در سال قبل میلیونها دلار سود خالص داشتند.
بسیاری از کارگران شهر لاورنس از بیش از 51 کشور مختلف آمده بودند و با زبان انگلیسی آشنایی نداشتند. نیمی از 32 هزار کارگر ، دختران جوانی بودند که بین 14 تا 18 سال داشتند. بسیاری از این کارگران در خانه های اشتراکی متعلق به شرکت که دو سوم دستمزد آنها را می بلعید زندگی میکردند.
شرایط زندگی کارگران وحشتناک بود، نیمی از فرزندان کارگران پیش از 6 سالگی میمردند و 36 درصد کارگران پیش از 25 سالگی جان خود را از دست میدادند. سوِء تغذیه ، سوانح کار و زایمان در محل کار، از مسائل عمومی جاری در کارخانه ها بود.
بسیاری از اتحادیه های محافظه کار عضو “آ اف ال ” (AFL)( فدراسیون کار آمریکا) این بخش از کارگران را به حال خود رها کرده بودند، چرا که ادعا میکردند زنان و کارگران خارجی تشکل پذیر نیستند.
در ژانویه سال 1912 کارگران در گردهم آییی بزرگی که برای بحث بر سر کاهش دستمزدها برگزار کرده بودند، تصمیم به اعتصاب گرفتند. روز بعد که کارگران کارخانه “اورت ” (Everett)دستمزدهای کاهش یافته را دریافت کردند، گروهی از زنان کارگر لهستانی جرقه اعتصاب را زدند.
روز بعد کارگران کارخانه واشنگتن نیز به اعتصاب پیوستند. کارگران کارخانه واشنگتن با راهپیمایی به سوی کارخانه های دیگر و با شکستن موانع و دادن شعار کارگران را به پیوستن به اعتصاب دعوت کردند. آنها فریاد میزدند” کاهش دستمزد، اعتصاب ” (“short pay, all out!”) تا پایان هفته 25000 کارگر که عموما زنان بودند به اعتصاب پیوستند.
کارگران اعتصابی به زودی دریافتند که نداشتن تشکل باعث شکست اعتصاب آنها خواهد شد. اما اتحادیه های کارگران نساجی وابسته به ” ای اف ال” سیاست شرم آور عدم شرکت در اعتصاب را در پیش گرفتند.
به همین دلیل اتحادیه های نوبنیاد کارگران صنعتی جهان (IWW) مورد توجه کارگران اعتصابی قرار گرفت. اتحادیه کارگران صنعتی جهان(IWW) در سال 1905 در شیکاگو عموما توسط فعالین سوسیالیست انقلابی و آنارشیست شکل گرفته بود.
هدف اصلی آی دبلیو دبیلو ایجاد یک اتحادیه کارگری سراسری به جای اتحادیه های ضعیف کارگران ماهر بود. از اینرو آی دبلیو دبلیو برای حفظ همبستگی میان کارگران اعتصابی در شهر لاورنس اقدامات رادیکالی را در نظر گرفت. آی دبلیو دبلیو با وجودیکه هنوز چند صد عضو بیشتر نداشت اما با این وجود یکی از سازماندهندگان خود به نام ژوزف اتور(Josep Ettor) را به آنجا فرستاد. وی دریافت که کارخانه داران از طریق دامن زدن به تفاوت های جنسیتی ، قومی و زبانی به استثمار کارگران شدت بخشیده اند. به نحوی که اغلب کارگران فقط با همجنس ها ، همزبان ها و یا هم وطن های خود کار و زندگی میکنند.
سازماندهی
از آنجا که کارگران به زبان های متفاوتی سخن میگفتند اتور موفق شد آرتور جیووانیتی ( Arturo Giovannitti) دبیر فدراسیون سوسیالیستی ایتالیا و سردبیر روزنامه سوسیالیستی” پرولتاریا” را که به پنج زبان مختلف تسلط داشت را با خود همراه کند.
اتور موفق شد طی دوروز کمیته اعتصاب با 50 نماینده به قرار 4 نماینده از هر یک از گروه های ملی -زبانی( (ethnic group را سازماندهی کند. کارگرانی نیز به عنوان نمایندگان جانشین انتخاب گردیدند، چرا که سازماندهنگان کمیته اعتصاب به خوبی میدانستند که با گسترش و طولانی شدن مقاومت کارگران امکان دستگیری و حتی قتل نمایندگان وجود دارد. در جریان یکی از اعتراضات خیابانی پلیس به صفوف کارگران حمله کرد و آنا لوپیزوو را به قتل رساند . پس از آن پلیس اتور و جیووانتی را به دروغ با اتهام معاونت در قتل دستگیر کرد ، در حالیکه آنها در زمان درگیری در 7 کیلومتر دورتر از محل درگیری در حال سخنرانی بودند.
در جریان اعتصاب آی دبلیو دبلیو سازماندهندگان بیشتری به شهر لاورنس فرستاد و کارگران نیز به گردهم آئی های عمومی هفتگی خود ادامه میدادند و به بحث پیرامون تاکتیک ها و جهت گیریهای اعتصاب میپرداختند. هزاران کارگراعتصابی در صفوف به هم فشرده با تجمع در مقابل کارخانه ها مانع از ورود اعتصاب شکنان به کارخانه ها میشدند. هزاران کارگر بازو به بازو طی 10 هفته اعتصاب در سرمای کشنده زمستان در خیابانهای شهر لاورنس به تظاهرات میپرداختند و خواسته های خود را فریاد میزدند.
هر شب تعدادی از کارگران زیر پنجره های خوابگاه اعتصاب شکنان شعار میدادند و یا آواز میخواندند تا مانع از خواب و استراحت آنها شوند .
الیزابت گرلی فلین (Elizabeth Gurley Flynn) سازمانده آی دبلیو دبلیو میگوید”این که میگویند آی دبلیو دبلیو زنان کارگررا به زور در صفوف اول تظاهرات قرار میداد حقبقت ندارد، زیرا زنان به طور طبیعی خودشان میخواستند در صفوف جلو باشند، ما فقط مانع آنها نمیشدیم و آنها راعقب نمی زدیم.”
کمیته اعتصاب در جستجوی پشتیبانی مالی و کمک به کارگران اعتصابی و خانواده هایشان بود. کمیته یک صندوق اعتصاب را با حدود 1000 دلار برای 50 هزار نفر که زندگی شان متکی به دستمزدهای کارگران کارخانه بود را سازماندهی کرد. هنگامی که مشکلات مالی کارگران را تحت فشار قرار داد، کارگران اعتصابی شهر لاورنس از روش های دفاعی کارگران در ایتالیا استفاده کردند. آنها از کارگرانی که در شهرهای مختلف از آنها پشتیبانی میکردند درخواست کردند تا به طور موقت از فرزندان کارگران اعتصابی نگهداری کنند. به این ترتیب قطارها پر شد از کودکانی که به شهرهای مختلف فرستاده میشدند.
در ایستگاه قطار نیویورک حدود 5 هزارنفر از اعضای فدراسیون سوسیالیستی ایتالیایی با سرود انترناسیونال از این کودکان استقبال کردند. یکی از سازماندهندگان اسکان کودکان مارگاریت سنگیر(Margaret Sanger) بود. وی میگوید فرزندان کارگران نساجی ژنده پوش هائی بودند که ازاین 119 کودک تنها چهار نفرشان زیرپوش به تن داشتند. در شهر لاورنس نیز به دلیل گسترش اعتراضات ، کارگران اعتصابی هم از سوی کارفرماها و هم از سوی دولت سرکوب میشدند.
کارفرمایان علاوه بر نیروهای پلیس از ارتش و ارازل و اوباش اجاره ای نیز برای سرکوب و مقابله با کارگران و دفاع از منافع شان استفاده میکردند. در 24 فوریه نیروهای پلیس به رژه کودکان حمله بردند. پلیس علاوه بر کودکان 30 تن از مادران را نیز بازداشت کرد. در اکثر اعتراضات خیابانی سربازان با سرنیزه به کارگران حمله میکردند. در طول اعتصاب مطالبات کارگران گسترش می یافت و اعتراضات آنها نیز رفته رفته تهاجمی تر میشد. این تنها راه مقابله با خشونت نیروهای سرکوب حکومتی بر علیه اعتصابیون بود. اکنون کارگران تنها برای دستمزد هایشان مبارزه نمیکردند آنها برای عزت نفس و منزلت شان نیز می جنگیدند.
مردیت تکس( Meredith Tax) در کتاب خیزش زنان( Rising of the Women) مینویسد” اولین مورد از حرکت های تهاجمی کارگران زمانی آغاز شد که جمعی از کارگران زن ایتالیائی یک پلیس را به تنهائی روی پل گیر آوردند. زنان اسلحه و باتوم اورا گرفتند ، لباس هایش را درآوردند و او را در رودخانه انداحتند وهنگامی که به اندازه کافی تنبیه شد وی را از رودخانه بیرون کشیدند.”
در 12 ماه مارس کارفرمایان تسلیم شدند. کارگران موفق شدند تا دستمزدهایشان را بین پنج تا یازده درصد افزایش دهند. کارگران این پیروزی را با خواندن سرود انترناسیونال به زبانهای مختلف جشن گرفتند.
تهاجم
اعتصاب و تجربه اعتراضات تهاجمی کارگران در شهر لاورنس کارفرمایان در سراسر ایالات متحده را در وحشت فروبرد. سایر شرکتها برای جلوگیری از خیزش کارگران اقدام به افزایش دستمزدها کردند.
با این پیروزی اتحادیه کارگران صنعتی جهان نیز شاهد افزایش چشمگیر اعضای خود بود. در مدت کوتاهی شمار کارگران عضو این اتحادیه به 16000 نفر افزایش یافت.
پیروزی شیوه های مبارزاتی سارماندهندگان آی دبلیو دبلیو در لاورنس نشان داد که ظرفیت های مبارزاتی در میان کارگران تا چه حد از سوی فدراسیون کار آمریکا (َّAFL) نادیده گرفته شده است.
همین امروز هم برخی از رهبران اتحادیه ها از چالش سازماندهی گروه های جدید کارگران با دستمزدهای ناچیز در صنایع مختلف پرهیز میکنند.
تجربه اعتصاب کارگران نساجی ها در شهر لاورنس نشان میدهد که تمرکز بر سازماندهی کارگران میتواند قدرت کارگران در توقف اعتراضی تولید را افزایش دهد و پیروزی آنها را بدون توجه به ملیت؛ زبان و یا جنسیت کارگران به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر پیروزی کارگران در شهر لاورنس با واکنش شدید کارفرمایان نسبت به آی دبلیو دبلیو مواجه گردید، آنها تحت عنوان مبارزه با “ضد مسیحی ها” به طور جدی دست به اقداماتی برعلیه این اتحادیه زدند. اما این حملات نتوانست سازماندهی کارگران در شهر لاورنس را متوقف کند.
سیاست سندیکالیست های آی دبلیودبلیو مبتنی برایجاد اتحادیه های کارگری رزمنده و تهاجمی هر چه بیشتری بود و به همین دلیل در دوره ای که اعتراضات کارگری در حال شکوفائی و موفقیت بود آنها از طرح مسائل سیاسی پرهیزمیکردند . این گرایش باعث میشد که فعالین آی دبلیو دبلیو از یک منطقه اعتراضی پیش از اینکه پایه های تشکلهای تازه را مستحکم کرده باشند به سوی مناطق کارگری دیگری حرکت کنند.
برخی نیروها ی سوسیالیست معتقد بودند که برای حفظ تجارب مبارزات تهاجمی کارگران شهر لاورنس باید دست به ایجاد سازمانهای انقلابی زد، اما تعداد آنها برای رسیدن به این هدف بسیار اندک بود. در سال های بعد بسیاری از این دستاوردها فراموش شد و بسیاری از اتحادیه ها نیز تعطیل و ممنوع شدند.
اما اعتصاب کارگران نساجی معروف به ” نان و گل سرخ” نشان داد که کارگران بدون توجه به هرم رهبری تشکلها و اتحادیه ها ی محافظه کار میتوانند اعتصاب کنند و پیروز شوند. همچنین مبارزات کارگران نساجی شهر لاورنس در ایالات متحده نشان داد که حتی تبعیص های نژادی و زبانی و جنسیتی اعمال شده از سوی کارفرمایان ، قادر نیست از اتحاد نیروی کار در مبارزه برای جهانی بهترجلوگیری کند.