
فقر و فلاکت همه جا را گرفته. کرونا هم مزید بر علت شده و همه مان را در چنگال خودش گرفته. واقعا این حقه که باید همه مون نه تنها هر روز برای تامین معیشت خانواده مان جون بکنیم، تازه برای گرفتن هر یک از حقوق مان هم بجنگیم؟ مگر ما چقدر انرژی داریم؟ هر روز با نگرانی و ترس از خواب بیدار شویم؛ تمام روز زحمت بکشیم و بعد خسته و مستاصل و نگران به خانه برگردیم.
این واقعیت زندگی فقط ما نیست. ده ها میلیون نفر همین وضعیت را دارند. تازه ما جزو خوش شانس ها هستیم. هنوز کار داریم.
این روزها یک تلاشی براه افتاده تا یکی از حقوق مان که در قانون همین کشور بی قانون ثبت شده را از دولت بگیریم: “حق بدی آب و هوا”. این حق ماست. باید بدهند. اما نمیدهند. چرا؟ چون زورشان زیاد است! ب همین سادگی.
تلاش شده که امضاء هم جمع شود؛ امضای تمام کارگران را بگیرند و به دولت بدهند. میگویند اگر اینکار را بکنیم این حق را بهمان میدهند. یعنی ماهی هشصد هزار تومن اما همین مبلغ ناچیز تو زندگی ما تاثیر دارد.
اما یک سوال پیش میاد؛ چرا لازم است همه کارگران امضاء کنند؟ چرا باید تو محل کار بگردند و امضاء جمع کنند؟ مگر این حق قانونی ما نیست؟ مگر دولت نمیداند که همه کارگران این حقشان را طلب می کنند؟ مگر دولت نمیداند که فقر آنچنان دمار از روزگار همه درآورده که هر میزان، هر چقدر ناچیز، مطالبه تک تک کارگران است؟
آیا این امضاء جمع کردن یکی از حیله های دیگر دولت و کارفرما نیست؟ سعی ندارند اینطوری ما را دنبال نخود سیاه بفرستند؟ ما را سر کار بگذارند؟ ما را امیدوار کنند تا بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد، بزنند مان زمین؟ کم از این حیله ها دیدیم؟ باید گفت امضاء بی امضاء حق مان را بدهید. همه کارگران این مطالبه را دارند؛ امضاء دیگه چه بازی است!
تازه به همین جا ختم نمیشود. بعد از امضاء ها باید مجموعا مبلغ یک میلیارد تومان به وکیل بدهیم تا این کار را پیگیری کند. وکیل؟ برای چی؟ از کی تا حالا کارگران برای گرفتن مطالبات شان و حق قانونی شان باید وکیل بگیرند؟ وکیل برای وقتی است که دستگیر می کنند و تهمت بهمان می زنند. برای گرفتن مطالبه کاری که به وکیل نیازی نیست. یعنی هر نفر باید دو میلیون تومان بدهد تا شاید بعد از چند ماه هشصد هزار تومان بگیرد!
بیاییم همه با هم جمع بشویم و حرف بزنیم، بحث کنیم، دلیل و استدلال بیاوریم؛ همدیگر را قانع کنیم. اگر همه یا اکثریت رضایت دادند آنوقت فکری بکنیم. فواید و مضرات این تلاش را بسنجیم. این تنها راه درست و اصولی است. کارگران باید همگی در جریان تصمیم گیری قرار بگیرند. دولت میداند کارگران زیر فشار کمرشان خم شده. خسته اند؛ مستاصل و عاصی اند و دارد از این شرایط بنفع خودش بهره برداری میکند. میخواهند اینطوری کارگران را برای مدتی ساکت کنند.
ما برای حق خواهی اتفاق نظر داریم ولی راه رسیدن به این حق مورد بحث و مشاجره است. آیا راه درست جمع آوری امضاء است یا تلاش و مبارزه جمعی و متحد؟
حق بدی آب و هوا یا اولاد یا مسکن یا اضافهکار حق ماست. بدون بحث باید بدهند. آیا زور وکیل به آنها میرسد؟ اگر هم با این شرایط بدهند جز این است که انتظار دارند برای مدتی ما را به سکوت بکشانند؟ آنوقت ضرر این سکوت خیلی زیاد است. طی این دوره سکوت همبستگی و اتحادمان ضربه می خورد.
ترمیم روحیه اعتماد و همبستگی کار بسیار بسیار سختی است.
ما با این پروژه چنان ضرباتی به موقعیت خودمان می زنیم که جبرانش زحمت زیادی لازم دارد. این پروژه به کارگران عقب نشینی تحمیل می کند.
اما اگر تلاش کنیم همه کارگران را در پروسه تصمیم گیری دخالت بدهیم و هر وقت که مساله کاری در میان بود بتوانیم دور هم جمع شویم، قادر خواهیم بود با مشورت و خرد جمعی بهترین تصمیم را برای منافع پرسنل بگیریم. پس به جای عقب نشینی، متحد و آهنین در کنار هم و با اعتماد به نفس بالا حق خواهی میکنیم. اجازه ندهیم که این دولت و کارفرما با حیله ها و ترفند ها بین ما تفرقه بیندازند.
به نقل از : کانال صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد