(بخشی ازیک گزارش در سایت ایلنا )

مناطق آزاد در ظاهر اسم زیبایی دارند اما واقعیت این است که بسیاری از تعرفهها یا مقررات تجاری و گمرکی در این مناطق برای شرکتهای مختلف رعایت نمیشود. استدلال اصلی هم رونق تجارت و کسب و کار است که در پشت پرده آن، نقض گسترده حقوق کارگران در حال وقوع است؛ به طوری که تقریبا میتوان گفت کارگران مناطق آزاد، صدای چندانی در بین کارگران کشور ندارند. کاظم فرج اللهی (فعال مستقل کارگری و کارشناس کار) درباره وضعیت کارگران شاغل در مناطق آزاد اقتصادی به ایلنا میگوید: «وضعیت کارگران در مناطق آزاد بخشی از تهاجم فکر شده و با برنامه به کارگران کشور است. ما در این مناطق شاهد تهاجم به حقوق کارگران و اعمال تبعیض بین کارگران این مناطق و مناطق دیگر کشور هستیم. این کارگران از شمول قانون کار محرومند و مشمول مقررات اشتغال نیروی انسانی در مناطق آزاد هستند. مثلا کارگران در کل کشور ۲۶ روز مرخصی در سال بعلاوه روزهای پنج شنبه و جمعه دارند اما کارگران این مناطق فقط ۲۰ روز مرخصی در سال دارند که پنج شنبه و جمعه نیز در آن محسوب میشود. کارگران مناطق آزاد از ایمنی و بهداشت اولیه فردی و محیطی محرومند. این کارگران بعضا حتی کارگر موقت هم نیستند. محل سکونت نامناسب، مواد غذایی اندک، دوری از خانواده و دیگر تضییقات، وضعیت این کارگران را به اردوگاه جنگی شبیه کرده است.»
با این اوصاف، باتوجه به ناامنی شغلی، ضعف معیشتی و ضربآهنگ شدید کار در کنار محیط و آب و هوای نامساعد، کارگران این مناطق در معرض یک فاجعه انسانی و شغلی قرار دارند، این در حالی است که اکثر شرکتهای این مناطق از معافیت مالیاتی و گمرکی برخوردارند. البته همزمان خبری از ادارات کار یعنی هیاتهای تشخیص و هیاتهای حل اختلاف برای پیگیری مطالبات کارگران و اختلافات آنها با کارفرمایان هم نیست. طبق قانون، چون این مناطق از شمول قانون کار محرومند، باید ذیل مقاولهنامهها و توصیهنامههای سازمان بیناللمللی کار که به کارگران حق ایجاد تشکل صنفی میدهد، عمل کنند اما کارگران حتی از این حق نیز محرومند.
یکی دیگر از کارگران شاغل در مناطق آزاد جنوب کشور درباره وضعیت شغلی و صنفی کارگران مناطق آزاد به ایلنا میگوید: «همه چیز در مناطق آزاد در ید اختیار و اراده مطلق کارفرما یا پیمانکار است. کارگران نه تشکلی دارند و نه سندیکایی تا بتوانند حقوق اولیه خود را پیگیری کنند. کارفرمایان هروقت دلشان بخواهد، کارگر را اخراج میکنند و هروقت دلشان بخواهد آنها را برمیگردانند. کارگران حتی در برخی موارد از ترس اخراج یا عدم پرداخت دستمزد، مجبور میشوند امورات شخصی مدیران و کارفرمایان را انجام دهند؛ مثلا ماشین آنها را بشورند. در واقع در این مناطق شکلی از بردهداری در حق کارگران در حال اجراست. اکثر مدیران این مناطق پروازی و مرکزنشین هستند و در دوره کرونا حتی سه ماه یکبار نیز در این مناطق حضور ندارند. اگر هم یک روز میآیند، صبح روز بعد به تهران برمیگردند تا چند ماه بعد.»
الغای مناطق آزاد و احیای تشکلهای کارگری
با گذشت چنددهه از تشکیل مناطق آزاد میتوان گفت که مهمترین خصیصه این مناطق، از بدو پیدایش مستثنا شدن کارگران آنها از شمول قانون کار است؛ طبق برآوردها این مناطق نقش چندانی در توسعه کشور نیز نداشتهاند بلکه در بیشتر موارد حتی تکیه گاه فرار مالیاتی نیز بودهاند. مهمتر از اینها، مناطق آزاد کانون اصلی نوع دیگری از کرونا هستند: کرونای نقض حقوق کارگران در کشور.
فتح الله بیات در خصوص راهحل بحران فعلی مناطق آزاد در کشور میگوید: «در این مناطق باید حقوق کارگران استیفا شود. ما به همین دلیل، اتحادیه کارگران پیمانی و قراردادی را در خوزستان تشکیل دادیم تا از این پس اگر حقی از کارگران ضایع شد، به ما مراجعه کنند یا با تماس تلفنی و هر طریق دیگر، به ما اطلاع دهند تا جلوی بیقانونیها در حق کارگران گرفته شود. راهحل کلی نیز تقویت تشکلهای کارگری در این مناطق برای پیگیری حقوق کارگران عزیز این مناطق است.»
کاظم فرجاللهی نیز در خصوص راه اعادهی حقوق کارگران شاغل در مناطق آزاد و خروج از وضعیت وخیم فعلی میگوید: «تهاجم سازمان یافته به نیروهای کار در این مناطق، مقاومت سازمان یافته میخواهد. با مذاکره، لابی و مصاحبه این مسائل حل نمیشود. ما امروز شاهد هستیم که به حقوق این کارگران که شاید محرومترین کارگران کشور هستند، حتی در دوره کرونا توجه نمیشود. در وضعیت امروز جای نهادهای مردمی و تشکلهای کارگری برای اعاده حقوق کارگران مناطق آزاد خالی است و این مهمترین نقطه ضعف این مناطق است.»
در ادامه؛ کارگر دیگری در یکی از مناطق آزاد به ایلنا میگوید: «اکثر کارگران این مناطق خواستار الغای مناطق آزاد، نه تنها در این منطقه بلکه در کل کشور هستند. ما در اینجا تشکل نداریم و میدانیم تا زمانی که مناطق آزاد برقرار است، مشکل ما به شکل ریشهای حل نمیشود. مشکل، خود مناطق آزاد است که حق برخورداری از تشکل کارگری و حقوقمان را از ما گرفته است.»
راهحل چه ایجاد تشکلهای کارگری باشد، چه الغای مناطق آزاد، یک چیز همچنان ثابت است: به هیچ کدام از این دو مطالبه، هنوز توجه چندانی صورت نگرفته است و وضعیت کارگران این مناطق روز به روز در شرایط کرونایی وخیمتر میشود و هرچه زودتر باید به وضعیت کارگران این مناطق رسیدگی شود.