
طی روزهای گذشته مطلبی را تحت عنوان”فرزندان کارگران روبه دیوار”مطالعه نمودم به امضای”شورای بازنشستگان ایران”،…
قضیه از این قرار است که گویا کسانی پیرو ماهها اعتصاب و اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه، در آستانەی بازگشایی مدارس بە فرزندان کارگران کمکهایی اعم از کیف و لوازم مدرسه و….نمودەاند. نقد ایشان بیشتر بر دو محور استوار است، یک این نوع کارها رویکردی خیر مابانە است؛ دوم اینکە”این کمکها اگر از طرف مدیریت هفت تپه صورت میگرفت اشکالی نداشت،ولی از طرف هم طبقەای هایشان چرا….
قبل از هر چیز باید گفت اعتراض و اعتصاب چند ده روزەی کارگران نیشکرهفت تپە کە برای احقاق حقوق از دست رفتەشان است، بخشی از مبارزەی بی امان و روزمرەی طبقەی کارگر در دل جامعە است کە اتفاقا توانستە بە نقطه عطفی در جنبش کارگری ایران تبدیل شود. همچنین، این مبارزه برای معیشت و در نهایت مالکیت شورایی و سهیم شدن در تصمیم گیری بر تقسیم حاصل دسترنج کارگران، بر زمین سفت واقعیت صورت میپذیرد که لحظە بە لحظەی زندگی و هست و نیست تک تک کارگران و خانوادەهایشان درگیر است.اصلا مبارزه همین است، یک امر انتزاعی نیست، یک واقعیت اجتماعی است که در بطن واقعیات شیرین و گاه تلخ رخ میدهد. از همین رو لایەهای مختلفی دارد کە برای پیروزی باید همەی این لایەها را دید و همزمان پیش برد. بخشی از طبقه ممکن است مستقیما در صف اول این نبرد نابرابر باشد و بخشی دیگر آن را پوشش دهد. پس بخشی از آنها که به هر دلیل چون در صف مقدم نیستند لازم نیست که بی تفاوت باشند.حمایتهای گسترده از این اعتراضات و اعتصابات بصورت بیانیه،کار رسانەای و همچنین حمایتهای مالی کە اتفاقا خیلی هم مهم است، بخش قابل توجهی از این کارزار میباشد. در حقیقت این بمعنای تقویت این جنبش بە هر طریق و کیفیت ممکن است و بخشی از طبقەی کارگر بە بخش دیگری از همان طبقه کمک میکند.این نە یک امر خیر مابانە کە یک وظیفه و رسالتی بر دوش طبقەی کارگر است کە در نهایت مستواند بە اتحاد همە جانبە و جهانی آنها منجر گردد؛ چرا که بدون حمایتهای همه جانبه نه صداها به جایی خواهد رسید و نه آنها تاب و توان هفتەها و ماهها ماندن در صف مقدم مبارزه علیه سرمایه را خواهند داشت. وجنات امور خیریه از دور پیداست که اتفاقا توسط بخشی از بورژوازی صورت میگیرد تا کثافت کاریهای جهان سرمایه را لاپوشانی کند و در ضمن آن، عدەای وجدانهای هرگز بیدار نشدنیشان را با آن صیقل میدهند. ولی برای کسانی که با چنگ و دندان برای ساختن جهانی بهتر و شایستەی انسان مبارزە میکنند، در کنار یکدیگر بودن رسالتی بس خطیر است.خانوادەها و خصوصا فرزندان کارگران نیشکر هفت تپه، امروز و در چنین روزهایی، بیشتر از هر زمان دیگر با تنهایی و تک افتادگی احساس بیگانگی خواهند کرد. به عینه میبینند که هم طبقەای هایشان تلاششان را ارج نهادە و سرنوشت آنها را سرنوشت خود دانسته و خویش را در کنر همدیگر و همبسته میبینند و مشکلاتشان قطعا قابل تحمل تر خواهد بود.آیا مگر خود مارکس بعنوان تئوریسین انقلاب کارگری، بدون همکاریهای مالی همرزم و فیقش “انگلس” چقدر در مقابل ناملایمات و سختیهای این مبارزه در این زمین سفت دوام می آورد!
مسلەی دوم مطرح نمودن این نکته است که گویا”اگر مدیریت نیشکر هفت تپه اقلامی را بعنوان کمک هزینه میداد امری طبیعی و قابل قبول بود”. مثل اینکه این دوستان متوجه نیستند که کارگران هفت تپه وسط گود هستند و دارند با نمایندەهای برحق بورژوازی،کە همان مدیران مورد اشارەی آنها هستند، کشتی میگیرند. و این مدیران اصلا امرشان از پا درآوردن این جنبش اعتراض و اعتصاب است؛ آنها دارند سعی میکنند کارگران را به زانو درآورند و دست از پا درازتر و سرافکنده پیش فرزندانشان روانه کنند.برای همین است که هفتەها و ماههاست معیشت و حداقل دستمزد ناچیزشان را هم گرو گرفتەاند.آنها دارند رهبران این جنبش را به فلک میبندند، حال بیایند و وسط دعوا بگویند بفرمایید این هم سهم فرزندان شما از سال تحصیلی جدید!!
مگر نه این است که سالانه میلیونها کودک در سراسر جهان در اثر بیماریهای قابل درمان و از گرسنگی زیر چکمەهای چرکین سرمایە جان میدهند؟ مگر نە این است کە در این کشور مالامال از وجود نعمت و فراوانی کە در دست عدەای قلیل گرو گرفتە شدە، کودکان کار در کوی و برزن رژە میروند؟ مگر نە این است کە کودک ۱۳ سالەی کولبر تنش در زیر بار سنگین نابرابری لە میشود؟
حال بیاییم بگوییم حمایت هم طبقەای ها از یکدیگر گناه نابخشودنیست! این نقدها بر وزن چەنباید کرد است و ندیدن واقعیات و زوایای این جنبش. این مدیران حتمن باید همەی حق و حقوق کارگران را بدهند، اصلا این کارگران برای همین در خیابان هستند. این کارگران باید که حق خود را بگیرند؛ اگر امروز این نسل و این خیابان نگیرد، همین فرزندان میبایست از صفر شروع کنند؛ اگر امرو نگیرند باید هرروز شاهد”تولید”هزاران و هزاران کودک کار و مرگ آنها تحت ظالمانەترین و تراژیک ترین شرایط باشیم.
و اگر آنها میخواهند که این حق را بگیرند و این حق را قانون کنند، این جنبش به هر طریق ممکن بایستی تقویت شود،سرپا نگهداشته شود و این رسالت تاریخی همەی هم طبقەای های آنهاست. تا همین کودکان در همین فردای نزدیک در کنار همەی کودکان دیگر جهان شایستەی خود را بسازند.
زندەبادزندگی
۱۳۹۹/٦/۲٥
فایق رسولی(سخنگوی تشکل برای کودکان)